که شهر آبستن فریاد علیه سیاهی طاغوت شد واوهم صدابااهالی مبارزه به پیروزی شهد شیرینی در کامش ریخت . پس از پیروزی انقلاب اسلامی وبازگشایی مدارس به تحصیل ادامه دادوموفق به اخذ مدرک دیپلم گردید وقتی آهنگ جنگ در گوشهاپیچید سرمست باثبت نام در بسیج به جبهه اعزام شد.پس از چندین دوره بازگشت از جبهه با توجه به اصرار خانواده ازدواج نمود.وپس ازگذشت پنج روز از ازدواج به سربازی رفت. در این دوران در عملیاتهای مختلفی شرکت نمود وپس از اتمام دوره سربازی در شغل معلمی به خدمت پرداخت وحدود دوسه سالی در روستاهای مختلف به تدریس پرداخت ودر همین اثنا با پیدا کردن موقعیت های مناسب به جبهه می رفت.در سال 1365 گفت در این موقعیت نگهداری سنگر جبهه ازهرچیز دیگری مهمتر استودر شب عملیات کربلای4 بخاطر اولین سال جشن تولد فرزندش محسن به توزیع نقل وشیرینی بین هم سنگرانش پرداخت . عملیات کربلای 4 درمنطقه بهشت شلمچه آن شهید سعید بود.
فرازی از وصیت نامه شهید:
عزیزان امیدوارم که با یاری خداوند در ادامه راه شهدای اسلام دین خود را نسبت به عزیزان ادانماید ودرمراسم ومجالس دینی حضور کامل داشته باشید. حضورتان رادرمساجدبیشتر وبیشتر نمایید وبه اهداف انقلاب اسلامی اهمیت خاصی دهیدوازتمامی مادران وخواهران می خواهم با حجاب خویش مشت کوبنده ای به دهان مزدوران منحوس بزنندواز رشادتهای زنان کربلای حسینی درس بگیرند.
خاطره :برادرش می گوید:
روزی برادرم شهید معصومی دو کاغذ شطرنجی برداشته وبا خودکار برروی آن مشغول طراحی بود وبه اوگفتم برادر می خواهی چه کاری انجام دهی و نگاهی به من انداخت ولبخندی زد وگفت:کمی صبر داشته باش.پس از ساعتی وقتی پیش او برگشتم دیدم دو جمله زیبا را نوشته ""برای سلامتی امام صلوات "" و"با وضو باشید".که جمله اول رابرروی دیوار هال خانه نصب کردکه هرکس وارد منزل شود چشمش به آن می خورد وجمله دوم را در محل وضو خانه ساختمان نصب نمود.
محل شهادت:شلمچه تاریخ شهادت:4/10/1365
محل دفن:گلزارشهدای کوار تاریخ تولد:1342
نام پدر:مسیح میزان تحصیلات:دیپلم
محل تحصیل :کوار
روح معصومش،سرمست از باده الست برای شادی روح امام وشهداصلوات